پيدايش واژه سلامت اجتماعي در واقع ريشه در تعريف سلامت توسط «سازمان جهاني سلامت» در سال 1946 دارد. همانطور كه ميدانيم بر اساس اين تعريف سلامت افراد از سه جزء لاينفك سلامت جسماني، سلامت رواني و سلامت اجتماعي تشكيل شده است. در مورد چيستي سلامت جسماني هم نوعي توافق وجود دارد و هم تا حدود زيادي مفهوم آن روشن است. در مورد سلامت روان هم تقريبا همين ديدگاه صادق است، اما در مورد سلامت اجتماعي ابهامات زيادي وجود دارد...
تعريف سلامت اجتماعي
در بهترين توصيف از سلامت اجتماعي گفته شده است كه سلامت اجتماعي عبارت است از آن بخش از سلامت افراد كه نه جسماني است و نه به سلامت روان آنها مربوط است، اما همانگونه كه ملاحظه ميشود اين توصيف چيز زيادي به دست نميدهد. به هر حال اين مفهوم از زمان پيدايش تا به امروز همچنان مورد بحث در ادبيات علوم سلامت و همچنين مورد بحث و كنكاش پژوهشگران و محققان است.
نكته مهم در فهم اينكه چرا «سازمان جهاني سلامت» سلامت اجتماعي را بخشي از سلامت افراد تلقي كرده است، اين است كه گفته ميشود با توجه به فضاي تاريخي تولد اين تعريف از سلامت كه مصادف بوده است با اتمام جنگ جهاني دوم، با گنجاندن واژه «سلامت اجتماعي»، كساني كه اين تعريف را ابداع كردهاند، خواستهاند نوعي جهتگيري ضد جنگ را ترويج كنند. به عبارت ديگر اين تعريف در فضايي به وجود آمده است كه پيامآور نوعي هشدار به سياستمداران و دولتمردان بوده است تا توجه كنند كه سلامت انسانها تنها به جسم و روان آنها محدود نميشود و بايد به «سلامت اجتماعي» آنها، يعني نوعي از محيط زندگي آرام و بدون دغدغه نيز توجه داشته باشند، اما با درك اين فضا هم عليالظاهر باز مفهوم «سلامت اجتماعي» ابهام خود را از دست نميدهد. به هر حال ما بايد تلاش كنيم تا به نحوي درك خويش را از سلامت اجتماعي دقيقتر كنيم.
سلامت اجتماعي يا سلامت رواني- اجتماعي
نكته مهم اين است كه ما نبايد «سلامت اجتماعي» را با «اجتماع سالم» يا «جامعه سالم» اشتباه بگيريم، چرا كه «سلامت اجتماعي» همانطور كه گفته شد در كنار سلامت جسماني و سلامت روان، به عنوان جزء لاينفك سلامت افراد تعريف شده است نه سلامت گروهها و اشخاص. اينجاست كه مقداري در تعريف «سلامت اجتماعي» اشكالات و ابهامات رخ مينمايد. براي مثال سلامت جسماني و سلامت رواني در افراد هم قابل تشخيص هم قابل تعريف و هم قابل اندازهگيري است، اما اصولا سلامت اجتماعي يك فرد چيست؟ كجاست؟ و چگونه بايد آن را تشخيص داد و اندازهگيري كرد؟ لذا اين بعد سلامت بسيار مبهم و غيرملموس است، بنابراين برخي از محققان و پژوهشگران براي حل اين مشكل به جاي عبارت «سلامت اجتماعي» واژه «سلامت رواني- اجتماعي» را پيشنهاد كردهاند و در توصيف اين واژه گفتهاند كه آن نوعي تطابق و سازگاري فرد با محيط پيرامون خود است و درواقع با اين توصيف ميتوان گفت بخش اجتماعي سلامت يك فرد هم يك مولفه داخلي است.
سلامت اجتماعي از ديدگاه محققان و پژوهشگراني كه در آمريكا فعال هستند مقداري متفاوت است. آنان واژه «سلامت رواني- اجتماعي» را بر اين واژه ترجيح دادهاند و دليل آن را هم قابل اندازهگيري شدن آن ذكر ميكنند، اما محققان اروپايي كماكان بر همان واژه «سلامت اجتماعي» تاكيد دارند. بهترين تعريفي كه اروپاييان از اين مفهوم ارايه دادهاند عبارت است از «مبناي اصلي سلامت اجتماعي همان حمايت اجتماعي».
حمايت اجتماعي
از آنجا كه از منظر صاحب نظران سلامت اجتماعي حمايت اجتماعي جزء مهمي از سلامت اجتماعي است، در اينجا به توضيح آن ميپردازيم. از اين ديد، حمايت اجتماعي عبارت است از يك نوع معرفت و شناختي كه فرد باور بكند كه او مورد محبت و احترام هست و به شبكهاي از ارتباط متعهدانه و متقابل تعلق دارد. در تعريف ديگر كوهن و سايم در سال 1985 «حمايت اجتماعي را به عنوان منابعي كه توسط ديگران براي افراد فراهم ميشود»، تعريف كردهاند.
انواع حمايت اجتماعي
حمايت اجتماعي داراي انواع مختلفي است، اما به طور كلي حمايت اجتماعي به سه گروه تقسيم ميشود. حمايت عاطفي، حمايت كاربردي و ابزاري و حمايت اطلاعاتي.
حمايت عاطفي: به مواردي اشاره دارد كه باعث ميشود افراد احساس كنند مورد حمايت هستند. چنين حمايتي غالبا به شكل انواع غيرملموس است و كمك ميكند كه حس ارزش در افراد تقويت شود.
حمايت عملي: نوعي از پشتيباني است كه به انواع مختلف از كمكهاي ملموس كه ممكن است توسط ديگران فراهم شود اشاره دارد. (مانند كمك در نگهداري بچهها يا پرداخت كمك هزينه نقدي و...)
پشتيباني اطلاعاتي: پشتيباني اطلاعاتي نشاندهنده نوع سوم حمايت اجتماعي (كه گاهي اوقات در ردهبندي شامل پشتيباني عملي و گاهي درون دسته حمايت عاطفي)است و اشاره به كمكي دارد كه ديگران ممكن است از طريق ارايه اطلاعات ارايه دهند.
سلامت اجتماعي را ميتوان در دو قالب زير اندازهگيري كرد:
سنجههاي شبكههاي اجتماعي: تعداد مخاطبان، فراواني تماس با آنها، تراكم شبكههاي اجتماعي(اين سنجه تخمين ميزند كه چهقدر هر يك از اعضا در تماس با ديگر اعضاي شبكه است).
سنجههاي حمايت اجتماعي: حمايت عاطفي، حمايت عملي، تعاملات منفي (شواهد متقن نشان ميدهد كه جنبههاي منفي از ارتباطات نزديك ميتواند تاثير بسيار سويي بر سلامت افراد وارد آورد.)
...